امروز دلم باز هم هوای پناه بازوانش را دارد ....
می دونم که همچین پناهی وجود نداره ....
می دونم که این بازوان آرامش بخش توهمی بیش نیست
اما کسی نمی دونه چگونه او اینطور شد بت من ؟
بت من ...
این حقیقتی است تلخ که آرامش و عشق دروغی بیش نیست ....

 

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?