چی بگم از دل تنگم
خدایا
مثل بارون اگه نباری ...خبر از حال من نداری
از اون روز که از مسافرت اومدم دیگه باهام حرف نمی زنن
دیشب که رفتم خونه دیدم بابا م یه برگه اخطاریه می ده دستم می گه این چیه ؟
اخطاریه از طرف دادسرا ناحیه 6 شعبه 3 اجرای احکام جهت پرداخت دیه و جزیه نقدی
نمی دونم مربوط به همون تصادف موتور پارسال یا چیز دیگه اصلا نمی دونم فقط می دونم از دلشوره حالت تهوع دارم
دیشب اینقدر متلک شنیدم ...
می ری از خونه بیرون هر کار که می کنی به ما هم بگو که این طوری نشه
یا ما اینجا نشستیم چه خبر داریم بیرون از این خونه چه خبره ...
انگار که من قاچاق چی ام یا آدم کش !

امشب بچه ها می رن خونه مینا تولدش ، اما من نمیرم چون اجازه شرکت تو همچین مهمونی هایی رو ندارم دلم خیلی می سوزه انگار که من جذام دارم

مثل با سرد پاییز غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد

 

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?