خیلی غمگین و دلزده ام ، حالا که نگه میکنم میبینم این چند ساله اخیر مثلا این 20 ساله اخیر همیشه غم داشتم تازه قبلش ام داشتم اما این غم دو سه سال اخیر خیلی بد هست، دقیقا مثل اون شعر سهراب که میگه
نیست رنگی که بگوید با من ،
اندکی صبر سحر نزدیک است ،
فکر میکنم که سهراب هم یه آدم خیلی خیلی حساس و آیده الیست بوده که تفکر مصور و رنگارنگ داشته و در این شعر سیاهی همه رنگ های ذهنش و ربوده و میشه فهمید در اوج اندوه و ناامیدی تا سطح نیستی و پوچی بوده ... همیشه وقتی که این شعر و می خونم اون رو لمس می کنم ....
امروز میخوام تو شرکت سوپ بدم برای حدود 45 نفر تا حالا که 16000تومن پیاده شدم و تا آخر ماه دیگه هیچ پولی ندارم
چی کار کنم ؟استارت ماشین ام هم دوباره خراب شده خونه اس ...فکر کنم این ماه و باید با اتوبوس برم و بیام خدایا کمکم کن تازه 10 آبان و من این ماه 3 تا تولد پیش رو دارم ......واااااااااااااای
نیست رنگی که بگوید با من ،
اندکی صبر سحر نزدیک است ،
فکر میکنم که سهراب هم یه آدم خیلی خیلی حساس و آیده الیست بوده که تفکر مصور و رنگارنگ داشته و در این شعر سیاهی همه رنگ های ذهنش و ربوده و میشه فهمید در اوج اندوه و ناامیدی تا سطح نیستی و پوچی بوده ... همیشه وقتی که این شعر و می خونم اون رو لمس می کنم ....
امروز میخوام تو شرکت سوپ بدم برای حدود 45 نفر تا حالا که 16000تومن پیاده شدم و تا آخر ماه دیگه هیچ پولی ندارم
چی کار کنم ؟استارت ماشین ام هم دوباره خراب شده خونه اس ...فکر کنم این ماه و باید با اتوبوس برم و بیام خدایا کمکم کن تازه 10 آبان و من این ماه 3 تا تولد پیش رو دارم ......واااااااااااااای