این 2 هفته که ننوشتم 1000 تا اتفاق برام افتاد ...بعد از اینکه توی ماه رمضون افطاری دادم ...وبه همه گفتنم التماس دعا يعنی دقيقا فرداش یه سمند مشکی توی ترافیک از پشت کوبيد به ماشين ام طوری که من ام نتونستم ماشين و کنترل کنم زدم به ماشين جلويي و دیگه جلو و عقب ماشين ام سرويس شد ....ماشین و خوابوندم تعمیر گاه فرداش که ماشین ام راه افتاد بابام زنگ زد شرکت گفت که ماشین و مشتری داره ...ما هم فروختیمش رفت شب که شد توی راه برگشتن به خونه کیف ام و دو دستی قاپیدن رفتن ....گواهینامه ام پررررررررررررررررررررر
همش می گم خیر انشاالله
همش می گم خیر انشاالله