تو تختت خوابيدی ، تو تختم خوابيدم ...نزديکترين چيز به پيکر تو ، به پيکر من
رختواب و بالشت ، بالشم
مونس شب هات ، شب هام
چقدر باهاش حرف زدی ، حرف زدم
نگاهت رو دوختی به کنج اتاق انگار که داری می بينيش و باها ش حرف زدی باهاش حرف زدم
گله کردی ، گله کردم
دردل کردی ، دردل کردم
گفتی ، گفتم و ...ديگه يه جا رسيد که نگفتی،نگفتم فقط نگاه به اون سه کنج خالی اتاق و فهميدی ، فهميدم حرف زدن با يک هيچ يعنی چی؟!؟
تصورش رو بکن
همون موقع
عکس خيالش تو اون سه کنجی محو بشه
و تو انگار بهت الهام شده باشه ،يهو سرت رو برگردونی و ببينی در باز شد ...
و او
در حاليکه هنوز دستش رو دستگيره دره
بهت لبخند بزنه و بگه
رختواب و بالشت ، بالشم
مونس شب هات ، شب هام
چقدر باهاش حرف زدی ، حرف زدم
نگاهت رو دوختی به کنج اتاق انگار که داری می بينيش و باها ش حرف زدی باهاش حرف زدم
گله کردی ، گله کردم
دردل کردی ، دردل کردم
گفتی ، گفتم و ...ديگه يه جا رسيد که نگفتی،نگفتم فقط نگاه به اون سه کنج خالی اتاق و فهميدی ، فهميدم حرف زدن با يک هيچ يعنی چی؟!؟
تصورش رو بکن
همون موقع
عکس خيالش تو اون سه کنجی محو بشه
و تو انگار بهت الهام شده باشه ،يهو سرت رو برگردونی و ببينی در باز شد ...
و او
در حاليکه هنوز دستش رو دستگيره دره
بهت لبخند بزنه و بگه
HELLO...is it me your looking for
همشو بخونيد ، همشو خوندم ... تو آدمی آدما دو تان
عشق چيست ؟