این کوچه ها...این آدم ها...
این کوچه نه...بزار یه کم برم جلو تر، کاش می شد موقع رانندگی هم ،اما نه می ترسم آخه اصلا جایی رو نمی بینم ،دیگه باید نگه دارم جایی رو نمی بینم !
کنار یه خیابون به نسبت خلوت ،دیروز عصر ،دستهای من بود به دور فرمون ماشین ،حلقه شده...و صدای ضبط که از اون بیشتر نمی شد تا صدای هق هق تشنج وار ام رو بپوشونه، و نگاه هاج و واج تک و توک عابران رهگذر...
تو رو خدا اگه دیدی یه نفر تو اتوبوس ،ماشین با محل کار گریه می کنه اگه اینقدر باهاش صمیمی نیستی که بری و شونه هات رو پناه هق هق اش کنی ...با اون قیافه متعجب بهش زل نزن!
آخه
گاهی دل اینقدر تنگ می شه که گریه هم کم می یاره ...
یه حرف خیلی ساده هم گاهی چقدر غم می یاره
خیلی داغونم
همشو قایم کردم برای خودم
به خدا اگه تو محل کار یا خونه کسی بدونه که داغونم
اما باید اینجا می نوشتم
باید ...
این کوچه نه...بزار یه کم برم جلو تر، کاش می شد موقع رانندگی هم ،اما نه می ترسم آخه اصلا جایی رو نمی بینم ،دیگه باید نگه دارم جایی رو نمی بینم !
کنار یه خیابون به نسبت خلوت ،دیروز عصر ،دستهای من بود به دور فرمون ماشین ،حلقه شده...و صدای ضبط که از اون بیشتر نمی شد تا صدای هق هق تشنج وار ام رو بپوشونه، و نگاه هاج و واج تک و توک عابران رهگذر...
تو رو خدا اگه دیدی یه نفر تو اتوبوس ،ماشین با محل کار گریه می کنه اگه اینقدر باهاش صمیمی نیستی که بری و شونه هات رو پناه هق هق اش کنی ...با اون قیافه متعجب بهش زل نزن!
آخه
گاهی دل اینقدر تنگ می شه که گریه هم کم می یاره ...
یه حرف خیلی ساده هم گاهی چقدر غم می یاره
خیلی داغونم
همشو قایم کردم برای خودم
به خدا اگه تو محل کار یا خونه کسی بدونه که داغونم
اما باید اینجا می نوشتم
باید ...