دیگه فايده نداره نداره ......دلم آشوووووووب ...چه آشوبی ! دلم یه همدل می خواد خفن اما از یه طرفم می ترسم که پتانسیل جمع شده این سالهای طولانی در من با عث بشه که بند و آب بدم ...فکر کنم وقتی من و تو گور بزارن هنوز تو شیش و پش این باشم که بند و آب بدم یا ندم .....حالم بده به صورت مزمن از اون حال بد هایی که وقتی با خودت تنها می شی با خودت خلوت می کنی یه پنجه قوی رو روی گلوت حس می کنی که داره خفت می کنه و تو تسلیم تسلیم می مونی چون هیچ چاره ای نداری چون کسی جز خودت نباید بدونه شاید که از خزانه غیبش دوا کنند ...یا لطیف ارحم عبدک ضعیف ....یا ستار العیوب ....یا ستار العیوب ...َ