دستهای از هم گشوده
نیمه گشوده
چرخش
با دستهای از هم گشوده
و نیمه گشوده
حول محور یک پا
سبک و راحت
چرخش و باز هم چرخش
دستها با ضرباهنگ چرخش با ناز
مثل بال زدن یک کبوتر
در حرکت
بسته تر و باز تر
مانند پرواز یک پروانه سبک و بی صدا
سالنی بزرگ ،
با کفپوش خاکستری
با آیینه های قدی زیاد واسباب کم
با کفپوش خاکستری
با آیینه های قدی زیاد واسباب کم
من ، با کفش های پاشنه بلند مشکی سگک دار
لباس شب مشکی
پشت باز،
با دامن نیم کلوش تا زانو
جورابهای مشکی شیشه ای
آرایش کامل شب و موهایی که
به دقت بالای سر جمع شده اما با این حال
به خاطر چرخشهای تند سر
تره هایی از اون باز شده و روی شونه ریخته
رقص با آهنگ سنت پیترز گیت
نه مهمونی نیست
امشب دلم خواست
سالن رو خالی کنم
لباس شب بپوشم
و مثل یه مهمونی شب آرایش کنم
مو هام رو بدقت جمع کنم
و...
آهنگ مورد علاقه ام رو بزارم
خودم با خودم خلوت کنم
با رقصیدن
تابیدن
تاباندن
پیچ و تاب
چرخاندن سر
دستها
چرخیدن و چرخیدن و چرخیدن و
در آخر روی یک پا به سبکی نیم خیز فرود آمدن
از کمر به عقب برگشتن و تو که نیستی با کمک لبه میز به تعادل رسیدن
با خودم گفتم تو که نیستی
برقصم ... از غصه خوردن که بهتر است
تا تو بیایی
موزیک تکرار خواهد شد
و من در خلوتم
تمام فصل تنهایی را
خواهم رقصید
در کشف و شهود
تطابق جسم وروح
تا تو بیایی
...