اگر آب بود...
در کناره؛
آنجا که لبان آب برپيشاني خاک بوسه مي نهد...
چشم انتظار آمدنش
دستهاي امروز را به دامان فردا ،
پيوند مي دادم؛
واز مرغان مهاجر
سراغش را مي گرفتم ،
اگر آب بود...





 

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?